سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گفتمان مذهبی
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • صفحه نخست
  • پاسخ آیت الله سبحانى:

    اهمیت نهضت امام حسین علیه‌السلا‌م که به صورت یکى از «شورانگیزترین حماسه‌هاى تاریخ بشریت» در آمده، نه تنها از این نظر است که همه ساله نیرومندترین امواج احساسات میلیون‌ها انسان را بر مى‌انگیزد و مراسمى پرشورتر از همه مراسم دیگر به وجود مى‌آورد، بلکه اهمیت آن بیشتر بدین خاطر است که هیچ‌گونه «محرکی» جز عواطف پاک دینى و انسانى ندارد. این تظاهرات پرشکوه که به خاطر بزرگداشت این حادثه تاریخى انجام مى‌گیرد و برخلا‌ف دیگر تظاهرات، نیازمند هیچ‌گونه مقدمه‌چینى و فعالیت تبلیغاتى نیست، از این جهت در نوع خود بى‌نظیر است.
    نکته‌اى که براى بسیارى از کسانى که از دور دست برآتشند هنوز به درستى روشن نشده و همچنان به صورت «معمایى» در نظر آنها باقى مانده این است که:
    ـ چرا این قدر به این حادثه تاریخى اهمیت داده مى‌شود؟
    ـ چرا امروز که از «حزب اموی» و دار و دسته آنها اثرى نیست و قهرمانان این حادثه مى‌بایست فراموش شده باشند، این ماجرا رنگ ابدیت به خود گرفته است؟!

    پاسخ این سؤال را باید در لا‌به‌لا‌ى انگیزه‌هاى اصلى این انقلا‌ب جستجو کرد. تجزیه و تحلیل این مسئله براى کسانى که از تاریخ اسلا‌م آگاهى دارند، پیچیده و دشوار نیست.
    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: سه شنبه 86/11/16::: ساعت 2:7 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    پرسش 1:
    چرا اهل سنت به استناد «لیس منا من ضرب الخدود...» عزادارى نمى‏کنند؟

    پاسخ:
    یکم. این حدیث مربوط به جایى است که انسان براى عزیز از دست رفته‏اش خودزنى و گریبان چاک کند آن هم در حالى که معترض به قضاى الهى باشد و حرف‏هایى بزند و نوحه‏هایى گوید که موجب خشم خداوند است. اما گریه بر امام حسین(ع) و عزادارى بر آن حضرت، از افضل قربات است و از مصادیق تعظیم شعائر الهى و اعلام وفادارى نسبت به بزرگان مکتب و پیشوایان دینى است و فلسفه‏هاى متعددى دارد که در پاسخ به پرسش‏هاى پیشین مطرح شد.
    دوم. گریبان چاک کردن نیز در مواردى استثنا شده است و اشکال ندارد؛ مانند گریبان چاک کردن در فوت پدر، مادر، برادر، چنان که حضرت موسى(ع) در فراق هارون و امام حسن عسکرى(ع) در فراق امام هادى(ع) گریبان چاک کرده‏اند.وسائل الشیعه، ج 22، ص 402 و ج 3، ص 274.
    بنابراین گریه و نوحه و عزادارى و گریبان چاک‏کردن در ماتم ائمه(ع) خصوصاً امام حسین(ع) - که پدر معنوى امت اسلامى مى‏باشند - اشکال ندارد؛ بلکه موجب سعادت انسان و قرب به خداى سبحان است.
    گریه و نوحه‏اى که در روایات مورد مذمت قرار گرفته، نوحه‏اى است که با عدم رضایت خداوند همراه باشد و این همان شیوه‏اى است که در جاهلیت مرسوم بود و روایت پیامبر اسلام(ص) «لیس منا من ضرب الخدود و شق الجیوب و دعا بدعوة الجاهلیة» ناظر به این نوع عزادارى است.
    اما عزادارى امام حسین(ع) مقوله‏اى جدا است و روایات ما نیز به این امر تشویق مى‏کند؛ چون در متن این عزادارى، بقاى اسلام و تزلزل حکومت فاسدان و ظالمان نهفته است و ثمرات معنوى و اجتماعى زیادى به همراه دارد.


    پرسش 2:
    چرا برخى از اهل سنت در برابر عزادارى موضع‏گیرى مى‏کنند؟
    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: پنج شنبه 86/10/27::: ساعت 8:32 عصر

    میز‌گرد و پرسش و پاسخ نشست در ادامه یادداشت قبلى
    دکتر الله اکبرى(دبیر علمى نشست):
    جناب استاد پیشوایی! در صحبت‌هاى جناب آقاى ناصرى نظر ابن‌تیمیه مطرح شد. در ‌باره قیام امام حسین(ع) ابن تیمیه اظهار کرده است حرکت امام حسین(ع) جز فتنه و شرّ چیزى نبود. از طرفى اظهار کرده که حرکت امام حسین(ع) بر خلاف دستور پیامبر بوده و با این که پیامبر نهى از تفرقه کرده بود و هم‌چنین ابن عباس و ابن عمر او را از قیام نهى کرده بودند در عین حال قیامى را صورت داده که نه مصلحت دینى داشته و نه مصلحت دنیوى. پاسخ حضرت‌عالى را در جواب این اتهامات ابن تیمیه مى‌شنویم.
    استاد پیشوایى:
    بفرمایید که ابن تیمیه در کدام یک از کتاب‌هایش با این تقریر گفته؟
    استاد ناصرى:
    در مناهج السنة.
    استاد پیشوایى:
    خوب، حالا من اصل شبهه را عرض مى‌کنم. تا آن جایى که من اطلاع دارم این تقریر، تقریر ابن تیمیه نیست. این تقریر ابن عربى مالکى است. اجمالاً عرض مى‌کنم در یک جمله کوتاه دیدگاه اهل سنت و علماى اهل سنت به قیام امام حسین(ع) در یک جمع‌بندى به سه قسمت تقسیم مى شود؛ 1. طرفداران بسیار جدّى یزید، 2. مخالفان بسیار جدّى یزید، 3. و کسانى که معتدل بودند. اگر این تقسیم‌بندى را بپذیریم. ابن عربى مالکى جزو دسته اول است، سبط بن‌جوزى جزو دسته دوم است و ابن خلدون جزو دسته سوم. با تفاوت‌‌هایى که هر دسته بین خودشان دارند.
    مسأله این است که اگر بخواهیم ببینیم چرا ابن تیمیه یا ابن عربى مالکى این حرف را مى‌زند باید مبناى آن‌ها را نگاه کنیم و بحث کنیم و آن این که اصولاً کسانى که از یزید جانبدارى مى‌کنند، خلافت یزید را مشروع مى‌دانند. ظواهر قضیه هم حرف آن‌ها را تأیید مى‌کند مى‌گویند یزید خلیفه بود و مردم با او بیعت کرده بودند خوب معلوم است هر که علیه خلیفه مشروع خروج کند شورش‌گر است. ابوبکر هم شورش‌گرها را سر‌جایشان نشاند. على بن‌ابیطالب(ع) هم خوارج را سر‌جایشان نشاند؛ یعنى ظواهر کار مى‌چیدند و بر حسب ظواهر استدلال صحیح است. مى‌گویند حسین بن على(ع) سبط پیامبر بود، عزیز بود، نیتش هم درست بود ولى خوب علیه خلیفه خروج کرد. مبنا این است؛ ابتدا یک نظریه درست مى‌کنند، خلافت یزید را مشروع جلوه مى‌دهند. بعد امام حسین(ع) را در برابر او قرار مى‌دهند و مى‌گویند حرکت او بر خلاف این خلافت مشروع است.
    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: سه شنبه 86/10/25::: ساعت 12:0 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    معاونت پژوهشى مدرسه عالى امام خمینی، وابسته به مرکز جهانى علوم اسلامى نشست علمى «عاشورا از نگاه اهل سنت» را با حضور استادان و پژوهشگران در تاریخ 15 بهمن 1383 برگزار کرد.
    در این نشست حجت الا‌سلا‌م ناصرى داودى، مدیر گروه تاریخ تشیع پژوهشکده‌ى سیره، سخن گفت و نهضت عاشورا را یکى از ماندگارترین و پراثرترین نهضت‌ها و جریان‌هاى تاریخى دانست که فراتر از یک فرقه در طول تاریخ اثرگذار بوده است، بلکه مرزهاى فرقه‌اى مذهبى و حتى دینى و جغرافیایى را در نوردیده و دانشمندان، علما، سیاست‌گذاران و اصلا‌ح‌گران را در خارج جهان اسلا‌م نیز به خود جذب کرده است.

    متن سخنرانى ایشان در پى مى‌آید و مطالب مطرح شده در میزگردى با حضور استاد پیشوایى و استاد یوسفى و غروى و دکتر الله‌اکبرى در یادداشت بعدى خواهد آمد.
    بسم الله الرحمن الرحیم
    بحث را با اجازه اساتید و حضار گرامى آغاز مى‌کنیم. نهضت عاشورا یکى از ماندگارترین و پراثرترین نهضت‌ها و جریان‌هاى تاریخى است که فراتر از یک فرقه در طول تاریخ اثرگذارى داشته است. بلکه مرزهاى فرقه‌اى مذهبى و حتى دینى و جغرافیایى را در نور دیده است و در وراى حتى ملت و امت اسلامى داراى اثر‌گذارى بوده‌است و دانشمندان، علما، سیاستگذاران و اصلاح‌گران را در خارج جهان اسلام نیز به خود جذب کرده‌است، چندان که آنان نیز به الگو‌بردارى و تحقیق و کنکاش در باره این حادثه عظیم پرداخته‌اند. متأسفانه بسیارى از شیعیان بر این پندارند که حادثه‌ عاشورا یا گرامى‌‌داشت و نکوداشت شهادت امام حسین(ع) و یارانش در عاشوراى 61 هجرى اختصاص به جامعه‌ شیعى دارد. حوادث جدیدى که در سال‌هاى اخیر توسط بعضى افراطى‌ها و بعضى از متحجرین که در اقلیت محض در جامعه‌اسلامى هستند رخ داده و مى‌دهد، نشان مى‌دهد که دست‌هاى پیدا و پنهان دشمنان در کار است. هم‌چنین این ذهنیت را بیشتر تقویت مى‌کند که عاشورا به جامعه شیعه اختصاص دارد و پاس‌داشت شهادت سالار شهیدان و یارانش مخصوص جامعه شیعه است.
    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: دوشنبه 86/10/24::: ساعت 12:0 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    سؤال:
    طبق آنچه که در کتب شیعى آمده اولین کسى که براى امام حسین (ع) اقامه عزا کرد، حضرت آدم (علیه‌السلام) بوده است. نظر علماى اهل تسنن در این زمینه چه مى‌باشد؟ آیا آنان نیز این روایت را قبول دارند؟ آیا در کتبشان روایت‌هایى در رابطه با اولین کسى که قبل از به شهادت رسیدن سید الشهدا(علیه‌السلام) بر آن حضرت اشک ریخته وجود دارد؟

    جواب:
    در کتب اهل سنت مواردى از ذکر یاد ابى عبد الله (علیه‌السلام) حتى قبل از تولد ایشان و قبل از زمان رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) نقل شده است:
    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: یکشنبه 86/10/23::: ساعت 6:58 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    به نام حق و حقیقت

    مقدمه ناشر:
    مجموعه حاضر، بخشى از پرسشهایى است که یکى از طلاب مدارس علمیه اهل سنت بنام «ع م مرادزهى» از استاد خود جناب مولوى «ط ن» طى نشستها و بحثهاى خصوصى و گاهى سر کلاس درس، پرسیده و بعضاً بى پاسخ مانده، و توسط یکى از دوستان او تنظیم و در نسخه هاى محدود، تکثیر و به دست دیگر اساتید و حضرات مولویها داده تا اگر چیزى به نظرشان رسیده پاسخ دهند.
    از این دوست طلبه کراراً شنیده شده بود که مى گفت: امیدوارم مرا متّهم به طرفدارى از مکتب مودودى و برلوى، و یا دیگر گرایشهاى اسلامى و غیر اسلامى نکنید، چون من همیشه پیرو دیوبند بوده و هستم ولى انتظار داشته و دارم استادم مرا درک کند و شبهاتم را بى پاسخ نگذارد.
    و ما نیز صلاح ندیدیم که نام و مشخصات این شخص برده شود. تا مبادا خداى نخواسته از طرف عده اى از جهّال مورد تعرّض قرار گیرد. بویژه ما بخش کمى از سؤالات او را تنظیم کرده ایم و در فرصتهاى آینده به بخشهاى دیگرى از آن مى پردازیم.
    ولى ـ او مدتى در مدارس علمیه دار العلوم زاهدان، و مخزن العلوم خاش و شمس العلوم و حقّانیه ایرانشهر تحصیل و بعضاً تدریس و جهت تبلیغ به پاکستان و هندوستان مسافرتهاى فراوانى داشته و دارد لذا از چهره هایى است که در قاره هند اکثراً او را مى شناسند و به نیکى و خوبى از او یاد مى کنند.
    او تمام برنامه چهار ساله دوره ابتدایى و اعدادیه اعم از قاعده مولانا ابراهیم دامنى و اسلامیّات یک و دو، و قرآن مجید، و فارسى پنجم و اجتماعى و تعلیم الاسلام و چهل دعاء مسنون و کتاب العربیة للناشئین 1، 2، 3 و4 و صرف بهایى و شروط الصلاة و چهل حدیث و صرف میر و فقه قدورى و زاد الطالبین، و مختصر ریاض الصالحین، و مرقات و اصول شاشى و فقه اکبر، و تمامى مراحل سطح اول تا چهار: که از سوره یوسف و هدایه، و نور الانوار (در اصول فقه) و العقیدة الطحاویة و فلسفة میبذى، و تیسیر مصطلح الحدیث، و آثار السنن و الحصون الحمیدیة و تفسیر جلالین و نخبة الفِکَر، و شرح معانى الآثار.
    و تمامى مراحل کلاس اوّل و دوّم خارج: اعم از کتابهاى مشکوة و تفسیر بیضاوى و علوم القرآن قطان و سراجى، والهیئة الوسطى تا کتاب بخارى اوّل و دوّم و سپس نسائى، و ترمذى و صحیح مسلم و مسند امام اعظم و ابن ماجه، و موطّأ مالک را خوانده و این مراحل را با موفقیت پشت سر گذرانیده، و از طرفى در مدارس علمیه پاکستان همانند دار العلوم ـ منطقه دیوبند ـ اوتراپرادش و مدرسه مظاهر العلوم ـ سعادت على ـ نیز تردّد داشته و به کسب معارف پرداخته، و همگى او را مى‌شناسند.
    البته این مجموعه بخشى از پرسشها است و امیدواریم بتوانیم در جزوه‌هاى بعدى مجموعه دیگرى از سؤالات را در اختیار حضرات بگذاریم و پاسخ قانع کننده‌اى بشنویم، و ذهن را از شبهات رهایى بخشیم.

    محمدنظر طوقى‌پور
    ایرانشهر

    توجه: جزوه حاضر (که به صورت کتاب هم منتشر شده) حاوى 150 سؤال مى‌باشد که به مرور در وبلاگ قرار داده خواهد شد.
    اما اگر کسى مشتاق مطالعه بود، مى‌تواند به
    سایت بعثه یا سایت تبیان مراجعه کند.

    * * *

    مقدمه شاگرد:
    استاد بزرگورام، دانشمند توانا، علامه، فاضل، جناب مولوى...
    به حق، لیاقت شیخ الاسلامى را دارى، چون واقعاً اهل سنت و جماعت را یارى کردى، و مکتب سلفیت را نصرت، و به خط فکرى و اعتقادى ابن تیمیه و ابن وهاب، کمال مساعدت را داشته و دارى، و در کلاسها و جلسات خصوصى، از شما استفاده‌ها بردم، و بدون اغراق مى‌گویم که ما پیروان سلف، و طرفداران وهابیت، به امثال و نمونه‌هاى شما سرافراز و سربلند هستیم.
    استاد بزرگوارم،
    به طور قطع مى‌دانم که تمامى شبهات و اشکالات علیه مذهب ما را با قدرت پاسخ مى‌دهى، و هیچ سؤال و ایرادى را بى‌پاسخ نمى‌گذارى، لذا پاره‌اى از شبهاتى را که سر کلاس، و در جمع خصوصى خودم و بعضى از شاگردان و هم کلاسى‌هایم مطرح کرده، و گاهى جواب هم داده شده را دوباره مطرح مى‌کنم تا به پاسخ آن استاد بزرگوار مزیّن شده. و همگان استفاده کنند و ضمناً شبهات دیگرى نیز در لابلاى مطالعاتم به ذهنم رسیده و بلا جواب مانده.
    در خاتمه انتظار دارم که این سؤالات تا پیش از پاسخ، سرّى بماند و عناصر نفوذى از جماعت مودودى و رافضة به آن دست نیابند. چون ممکن است با القاء شبهات بیشتر مخصوصاً در قشر روشنفکر، آنان را از خط و مذهب سلفیگرى ـ خداى نخواسته ـ گمراه کنند.
    تلمیذ شما
    ع م مرادزهى


    حق‌شناس ::: پنج شنبه 86/9/1::: ساعت 5:32 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    پاسخ:

    بعضى گفته‏اند :
    «آیات قرآن درباره مهاجرین و انصار یکى دو تا نیست ، آن هم در فرصت‏هاى متوالى پس از هجرت ، من یک آیه از سال دوم و یک آیه از سال نهم پس از هجرت را ذکر مى‏کنم که شامل کل مهاجرین و انصار مى‏شود . در سوره انفال که در سال دوم پس از هجرت پس از سوره بقره نازل گردیده مى‏خوانیم»
    مجله فصلنامه نهج البلاغه شماره 5 - 4 صفحه 182 .

    در پاسخ باید گفت:
    مگر تفتازانى متوفاى 791 ، از علماء بزرگ کلامى اهل سنت نیست که مى‏گوید : «إنّ ما وقع بین الصحابة من المحاربات والمشاجرات على الوجه المسطور فی کتب التواریخ ، والمذکور على ألسنة الثقات ، یدلّ بظاهره على أنّ بعضهم قد حاد عن طریق الحق ، وبلغ حد الظلم والفسق ، وکان الباعث له الحقد والعناد ، والحسد واللداد ، وطلب الملک والرئاسة»
    شرح المقاصد : 310/5 .

    چرا ما در باره صحابه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم ، مقام و منزلتى را ادعا کنیم که آنها براى خود این چنین منزلتى قائل نبودند به تعبیر دکتر طه حسین «ولا نرى فی أصحاب النبی ما لم یکونوا یرون فی أنفسهم ، فهم کانوا یرون أنّهم بشر فیتعرّضون لما یتعرّض له غیرهم من الخطایا والآثام ، وهم تقاذفوا التهم الخطیرة ، وکان منهم فریق تراموا بالکفر والفسوق»
    الفتنة الکبرى ( عثمان ) : 170 - 173 .
    ادامه مطلب...

    حبیب ::: سه شنبه 86/8/22::: ساعت 12:44 عصر

    پرسش :
    آیا از علماى شیعه کسى بوده است که سنى شده باشد؟

    پاسخ :
    بعد از بیان مطالب زیر، پاسخ این پرسش روش می گردد.
    1. همه می دانیم که شیعه دارای فرقه های و شاخه هایی متعددی است که شامل امامیه اثنی عشریه، زیدیه، اسماعیلیه و شیعیان علوی ترکیه می شود. برای همین مناسب است ابتدا تعریفی از معنای شیعه داشته باشیم: شیعه در لغت برد و معنا اطلاق می شود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر و در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته می شود که بر خلافت و امامت بلافصل علی ـ علیه السّلام ـ معتقدند، و بر این عقیده اند که امام و جانشین پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم - از طریق نصّ شرعی تعیین شده و امامت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شده است.[1]
    با این تعریف مشخص شد مراد از شیعه در پرسش، شیعه اثنا عشریه و شیعه واقعی از نظر اعتقادی است.
    2. اصطلاح اهل سنّت، در مقابل اصطلاح شیعه، یعنی اعتقاد به این که درباره ی امامت و خلافت نصّی از کتاب و سنّت وارد نشده و تعیین خلیفه ی پیامبر و پیشوای مسلمانان پس از رسول اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - به انتخاب مسلمانان واگذار شده است. این معنا بر همه ی فرق اسلامی غیر از شیعه منطبق است.[2]
    اهل سنت دارای چهار مذهب فقهی هستند: 1. حنفی. 2. شافعی. 3. مالکی. 4. حنبلی.
    آنچه امروز از لفظ اهل سنت متبادر می شود همین گروه های چهار گانه است که دارای عقاید خاص و فقه خاص می باشند و البته از لحاظ کلامی ده ها فرقه کوچک و بزرگ را شامل می‏شود.
    3. مراد از علما شیعه کسانی هستند که در سطح عالی در حوزه های علمیه تحصیل کرده باشد و به درجه اجتهاد رسیده و یا در یکی از علوم اسلامی متخصص باشد.
    با این توضیحات، و معیار های که بیان گردید، کسی از علمای شیعه را سراغ نداریم که از مذهب خود دست برداشته باشد و با دلایل منطقی به اهل سنت گرویده باشد. گرچه شاید اهل سنت مدعی باشند که کسانی از شیعه به مذهب اهل سنت گرویده اند در حقیقت این ادعا به چند دلیل قابل اثبات نیست:

    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: یکشنبه 86/7/29::: ساعت 4:19 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    لیست کل یادداشتهاى وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 42
    بازدید دیروز: 22
    کل بازدید :356158

    >>اوقات شرعی <<

    >> معرفى <<
    گفتمان مذهبی
    مدیر وبلاگ : حق‌شناس[100]
    نویسندگان وبلاگ :
    حبیب[8]


    >> پیوندهای روزانه <<

    >> لوگوى وبلاگ <<
    گفتمان مذهبی

    >> یادداشتهاى قبلى <<

    >> سایتهاى مفید <<

    >> لینک دوستان <<

    >>اشتراک در خبرنامه<<