بسمه تعالى
کمتر کسى است که کتابهاى ابن تیمیه ـ به خصوص منهاج السنة ـ را مطالعه کند و پى به نصب و عداوت و دشمنى او نسبت به اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) نبرد. ما در این بحث براى اثبات این مطلب به ذکر نمونههایى از این موارد مى پردازیم:
1ـ مخالفت با نزول آیه مباهله در شأن اهل بیت (علیهم السلام)
ابن تیمیه از جهاتى با نزول آیه مباهله در شأن اهل بیت (علیهم السلام) مخالفت کرده است و بر فرض نزول، آن را فضیلتى براى اهل بیت نمىشمارد. اینک به شبهات او پاسخ مى گوییم:
ابن تیمیه مى گوید: «هیچ کس مساوى با رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در فضایل نیست، نه على و نه غیر او». 1
پاسخ: اولاً: ما تابع نصّ هستیم. از این آیه و ادله قطعى دیگر چنین استفاده مى شود که امام على (علیه السلام) در تمام کمالات و قابلیتها همانند رسول خدا (صلى الله علیه وآله) است، ولذا اگر قرار بود بعد از ایشان پیامبرى باشد جز امام على (علیه السلام) کسى دیگر قابلیت این مقام را نداشت. ولى قرار نیست که بعد از پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیامبر دیگرى باشد.
ثانیاً: در روایتى صحیح السند از پیامبر (صلى الله علیه وآله) آمده است که خطاب به امام على (علیه السلام) فرمود: «من از خدا چیزى نخواستم جز آنکه مثل آن را از خداوند براى تو درخواست نمودم. و از خداوند چیزى درخواست ننمودم مگر آنکه خدا به من عطا نمود. جز آنکه به من خبر داده شد که بعد از تو پیامبرى نخواهد بود».2
و نیز پیامبر (صلى الله علیه وآله) مطابق حدیث صحیح السند فرمود: «...على منّى وأنا منه، وهو ولیّکم بعدی»3؛ «على از من و من از اویم و او ولىّ شما بعد از من است.»
ب) عدم دلالت «انفسنا» بر مساوات!
او نیز مى گوید: «انفس» در لغت غرب بر مساوات دلالت ندارد بلکه مقصود به آن نزدیکان و اقرباء انسان است. آنگاه بر مدّعاى خود به آیاتى استشهاد مى کند که در آنها لفظ «انفس» به کار رفته ولى دلالت بر مساوات ندارد؛ از قبیل «لَو لا إذ سمعتموه ظنّ المؤمنون والمؤمنات بانفسهم خیراً»4؛ «چرا هنگامى که این [تهمت] را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خود [و کسى که همچون خود آنها بود] گمان خیر نبردند.»5
پاسخ: اولاً: در برخى از آیات بین کلمه «انفس» و «اقرباء» مقابله افتاده است، و لذا نمى توان در همه جا ادعا کرد که «انفس» به معناى اقرباء است.
خداوند متعال مى فرماید ?یا ایها الذین آمنوا قوا انفسکم واهلیکم ناراً?6؛ «اى کسانى که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتش حفظ کنید.» و نیز مى فرماید: ?الذین خسروا انفسهم واهلیهم?7؛ «کسانى که به خویشتن و خانوادهشان زیان رساندهاند.» در مورد آیه مباهله نیز این چنین است؛ جز آنکه که در این دو آیه، «انفس» در نفس انسان به معناى حقیقى آن استعمال شده است ولى در آیه مباهله مجازاً در معناى تنزیلى به کار رفته است؛ یعنى امام على (علیه السلام) به منزله پیامبر (صلى الله علیه وآله) در جمیع فضایل است، نه این که نفس پیامبر باشد.
ثانیاً: مستفاد از آیه مباهله آن است که خداوند پیامبرش را خطاب کرده مىفرماید: اى محمد! خود را براى مباهله بیاور. و پیامبر در آن موقف على (علیه السلام) را براى مباهله آورد و این که شخصى نفس شخص دیگر باشد سه احتمال دارد:
1ـ عینیت و اتحاد حقیقى حتى در جسمیّت: این معنا قطعاً باطل است؛ زیرا ما معتقد به حلول نیستیم و نیز پیامبر (صلى الله علیه وآله) و امام على (علیه السلام) را به لحاظ جسمى یکى نمىدانیم.
2ـ اتحاد در شؤونات و فضایل به جز آنچه که استثناء شده است.
3ـ تنها مجانست در قرابت و نزدیکی.
معناى دوم و سوم از معانى مجازى براى کلمه «نفس» است، ولى ما باید به دو جهت کلمه «انفس» را بر معناى دوم حمل کنیم نه سوم:
جهت اول این که: معناى دوم اقرب به معناى حقیقى ـ که همان وحدت از جمیع جهات است ـ مىباشد و مطابق آنچه در علم بلاغت گفته شده، لفظ باید بر قریبترین معانى به معناى حقیقى حمل شود.
جهت دیگر این که: قرائن بسیارى وجود دارد که مؤیّد معناى دوم است نه سوم، که از آن جمله عبارت است از:
اول ـ حدیث منزلت: پیامبر (صلى الله علیه وآله) خطاب به حضرت على (علیه السلام) فرمود: «أنت منّی بمنزلة هارون من موسى الّا أنّه لا نبی بعدی»8؛ «تو نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى مىباشى جز آنکه بعد از من پیامبرى نخواهد بود».
دوم ـ بخارى از پیامبر (صلى الله علیه وآله) نقل کرده که خطاب به على (علیه السلام) فرمود: «أنت منّی وأنا منک»9؛ «تو از من و من از توام».
سوم ـ ابن مسعود از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نقل کرده که فرمود: «علیبنابیطالب همانند روح من است که در جسدم مىباشد.»10.
چهارم ـ و نیز خطاب به امام على (علیه السلام) فرمود: «ما سألت الله لی شیئاً الّا سألت لک مثله...»11؛ «از خدا براى خود چیزى نخواستم جز آن که مثل آن را براى تو تقاضا نمودم».
ج) کفایت دعاى پیامبر (صلى الله علیه وآله)!!
ابن تیمیه نیز مىگوید: «این که این چهار نفر را پیامبر (صلى الله علیه وآله) همراه خود آورد مقصود اجابت دعا نبوده؛ زیرا دعاى پیامبر (صلى الله علیه وآله) به تنهایى کافى بود»12.
پاسخ: اولاً: اگر چنین بود چرا خداوند تعالى از پیامبر خود خواست تا از نصارا بخواهد که این افراد را نیز بیاورند. و اگر وجود آنها در مباهله دخیل نبود احتیاجى به چنین دعوتى نبود، خصوصاً آنکه در آخر مى فرماید ?ثم نبتهل?؛ «سپس همگى با هم مباهله کنیم».
ثانیاً: حرف ابن تیمیه اجتهاد در مقابل نصّ است؛ زیرا مطابق برخى از روایات، پیامبر (صلى الله علیه وآله) فرمود: «إذا أنا دعوت فأمّنوا»؛ «هر گاه من دعا کردم شما آمین بگویید»13. و این خود دلالت بر این دارد که آمین آنها در اجابت دعاى پیامبر بى تأثیر نبوده است.
د) عدم اختصاص به حضرت على (علیه السلام)!!
او نیز مى گوید: «کلمه ?انفسنا?؛ اختصاص به على (علیه السلام) ندارد؛ زیرا به صیغه جمع آمده است».14
پاسخ: اولاً: قبلاً در آیه (ولایت) به اثبات رساندیم که عرب به جهاتى از جمله تعظیم لفظ جمع را بر مفرد به کار مى برد و در قرآن نیز چنین استعمالى را زیاد مشاهده مىکنیم.
ثانیاً: تعبیر به جمع در این آیه به جهت بیان این مطلب است که هر کدام از دو دسته مباهله کننده سزاوار است که خواص از اهل بیت خود را بیاورد، خواه افراد هر دسته متعدد باشند یا خیر.
هـ) مقصود از «انفسنا»، شخص پیامبر (صلى الله علیه وآله) است!!
او همچنین مى گوید: «مقصود از ?انفسنا? پیامبر (صلى الله علیه وآله) است؛ یعنى هنگام مباهله باید خود و فرزندان و زنهاى خود را بیاورید».15
پاسخ: اولاً: این توجیه اجتهاد در مقابل نصّ است؛ زیرا مطابق روایات صحیحه، پیامبر (صلى الله علیه وآله) براى مباهله امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) را که مصداق ?أبناءنا? بود، و نیز حضرت زهرا (سلام الله علیها) را که مصداق ?نساءنا? بود، و نیز حضرت على (علیه السلام) را که مصداق ?انفسنا? بود، آورد. و اگر مقصود از ?انفسنا? خود پیامبر بوده است، چرا پیامبر (صلى الله علیه وآله)، على (علیه السلام) را با خود به همراه آورد؟
ثانیاً: در صورت درست بودن این احتمال، لازم مىآید که کلمه ?انفسنا وانفسکم? در آیه زیادى باشد؛ زیرا شخص پیامبر (صلى الله علیه وآله) داخل در جمله ?تعالوا ندع? است.
و اگر کسى بگوید که انسان گاهى خود را نیز دعوت مى کند؛ مثلاً عرب مى گوید: «دعوت نفسی الى کذا»؛ «من خودم را به فلان چیز دعوت کردم».
در جواب این اشکال مى گوییم:
ما در این جهت مناقشه نمىکنیم که دعوت خود نیز صحیح است، ولى نمىتوان این نوع استعمال را حقیقى دانست. مضافاً به این که برخى تصریح کردهاند که انسان هیچ گاه خودش را دعوت نمىکند بلکه دیگرى را مىخواند مگر آنکه مجازاً چنین باشد.16
مضافاً به این که این اشکال در حقیقت اجتهاد در مقابل نصوص صحیح است که مقصود از ?أنفسنا? را امام على (علیه السلام) مى داند. گرچه ما منکر شمول پیامبر (صلى الله علیه وآله) در کلمه ?أنفسنا? نیستیم.
حاکم نیشابورى به سند صحیح از جابر قصه ورود عاتب و سید و شرفیاب شدن محضر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را نقل کرده و در آخر آن مىگوید: «...و در حق آنها نازل شد ?تعالوا ندع أبناءنا وأبناءکم...? آن گاه جابر مىگوید: مراد از ?انفسنا وانفسکم? رسول الله و على است و مراد از ?ابناءنا? حسن و حسین است و مقصود از ?نساءنا? فاطمه مىباشد».17
(منبع- سلفىگرِى و پاسخ به شبهات/ على اصغر رضوانى)
..............
1- منهاج السنة، ج7 ص122.
2- کنز العمال، ج6 ص407.
3- مسند احمد، ج1 ص3 و 151.
4- سوره نور آیه 12.
5- منهاج السنة، ج7 ص122 و 130.
6- سوره تحریم آیه 6.
7- سوره زمر، آیه 15؛ سوره شورى، آیه 45.
8- صحیح بخارى.
9- صحیح بخارى ، باب مناقب على بن ابى طالب(ع).
10- کنز العمال، ج11 ص628.
11- کنز العمال، ج6 ص407.
12- منهاج السنة، ج7 ص122 و 130.
13- تفسیر کشاف، زمخشرى ، ج1 ص369؛ تفسیر مراغى ، ج3 ص175.
14- منهاج السنة، ج7 ص122 و 130.
15- منهاج السنة، ج7 ص122 و 130.
16- حاشیه شیخ زاده بر تفسیر بیضاوى ، ج1 ص634.
17- درّ المنثور، ج2 ص230 و 231.
امام على(ع) و ولادت در کعبه
فهمیدم توسّلم مستجاب شد
پاسخى بر سخنان و ادعاهاى مولوى خیرشاهى
چرا دست بسته نماز نمىخوانیم؟
بررسى ادله خلافت ابوبکر
پاسخ دکتر عصام العماد به برخی شبهات
اعتراف عامّه به وفات حضرت زهرا(س) با عدم رضایت از شیخین
دنیاى اسلام بدون وهابىها
آیا پاره تن رسول خدا (ص) اولى به مراعات نبود؟!
ما بودیم که نگذاشتیم حق به اهلش برسد!
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 5
کل بازدید :359463
مناظره دکتر قزوینی با مولوى مرادزهی [149]
شهادت 8 شیعه یمنى در مسجد [114]
اندیشمند لبنانى: امام خمینى رفت اما اندیشه او تا ابد زنده است [93]
بیانه 22 وهابى علیه ایران و حزب الله [117]
افتخار میکنم عضو «حزب ولایت فقیه» باشم [99]
نصرالله به آرامش در گفتار معروف است [105]
محاصره شیعیان پاکستانی 7 ماهه شد [112]
جسارت معلم وهابى در عربستان به حضرت زهرا (س) [141]
شهادت پنج جوان دیگر شیعه در کویته پاکستان [136]
انتقاد شدید هیکل از اعراب [168]
عثمان را الگو قرار بده وکنارهگیرى مکن [138]
مظلومنمایى 14مارس و معرکهگردانى العربیه [118]
حمله به یک رییس جمهور عربى به اتهام شیعه شدن؟! [216]
پاسخ به فتنه با سرعت فیبر نورى [108]
[آرشیو(135)]

رهیافتگان به مکتب اهل بیت
امامت و خلافت
پرسش و پاسخ
وهابیت رو به افول
مکتب اهل بیت
اهل سنت و اعتقاداتشان
اخبار و مناسبتها
بشنو این نى
نمازخانه بوستان بهاره
بندیر
سجاده ای پر از یاس
دنیاى جوانى
TOWER SIAH POOSH
دختری در راه آفتاب
یاران
بوی سیب
پرتو
جاء الحق و زهق الباطل
بهارستانه
manna
ساحل نشین اشک
مشاوره
لـعل سلسبیل
زورخانه بابا علی
فدایى سید على
عشق سرخ
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
منصور
کوثر بیکرانه
جمهوریت
حقوق و حقوقدان
esperance
شمیم
به یاد لاله ها
کوثر
دم مسیحایى
کبوترانه
نیلوفرآبى
موسسه فرهنگی وصال شهدا
با من حرف بزن
حزب اللهی مدرنیته
کجایید ای شهیدان خدایی
عاشقان على و فاطمه
14 معصوم
خدا
موتور سنگین
شهید امر به معروف زوبونی
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
حسین جان
خلوت تنهایی
احادیث
لبیک یا مهدی، یا خامنه ای
وبلاگ ایران اسلام
روح .راه .ارامش
اهل سنت واقعى
کریمه اهل بیت
کوثر
نقد وهابیت
همگرایی شیعه و اهل سنت
هیأت پیام آوران عاشورا
لیست وبلاگهاى به روز شده
دهه فجر
نسیم رضوان
وبلاگ خونه دانشجویی تاکستان
کوچهام مهتابى است
شیعیان
فاطر سبز