چکیدهاى از کتاب شریف المراجعات، تألیف امام سید شرف الدین عاملى
عباس جبارى مقدم
علامه شرف الدین در سفرى به مصر با مردى عالم و دانا و خوش خوى و طالب علم ملاقات کرد، این مرد به دور از هر تعصب و لجاجتى حاضر بود حرف هاى یک عالم شیعى را بشنود و اگر مطابق رأى و عقل سلیمش باشد آن را بپذیرد. وى پس از آشنایى با علامه و کسب اجازه ایشان سؤال ها و شک و شبهه هاى خویش را مکتوب مىکرد و به خدمت وى مىفرستاد.
علامه هم با سعه صدر این پرسش ها را پاسخ مىگفت. بعدها علامه این سؤال و جواب ها را جمع کرد و تحت عنوان المراجعات به چاپ رساند. این اثر کوشیده از راه آیات و روایات ولایت على«علیه السلام» را به مخاطب تفهیم کند، در ضمن سعى کرده روایاتى را جلوه دهد و به آنها استناد کند که مقبول صحاح اهل سنت و کتب روایى ایشان باشد. حال جهت تشویق و ترغیب مخاطب به مطالعه این اثر گران سنگ و کم نظیر چکیدهاى از مباحثِ آن را به قلم مىآوریم:
سؤال این است چرا شیعیان به مذهب اهل سنت نمىگروند، در اصول به مذهب اشعرى و در فروع به مذاهب اربعه اقتدا نمىکنند تا جامعه اسلامى از این پراکندگى و تشتت به در آید. چون وجود ادله شرعى ما را به این مذهب پایبند و مقید ساخته، در ثانى اهل سنت نمىتوانند احتجاج کنند که مذهب شان از دیگر مذاهب برتر است، اما شیعه این برترى را مىتواند با گفته پیامبر مستند سازد که فرمود «از آنها [اهل بیت] پیش نیفتید که هلاک مىشوید و از پیوستن به آنها کوتاهى مکنید که نابود مىگردید، به آنها چیزى میاموزید که آنها از شما آگاه ترند» در ضمن باید گفت شیعه از صدر اسلام به گفتار و کردار ائمه توجه داشته، مثل دیگر مذاهب نیست که از قرن دوم و سوم به بعد رشد یافتند، وقتى افرادى چون عمر جامعه اسلامى را از نوشتن احادیث نهى مىکردند سرور شیعیان على«علیه السلام» و فرزند بزرگوارش امام حسن«علیه السلام» پیروان خویش را به آن برمى انگیختند، على«علیه السلام» خود قرآن را جمع آورد و مصحف فاطمه و صحیفه را نگاشت، بعد به پیروى از ایشان افراد دیگرى چون سلمان و ابوذر و على بن رافع و ربیعة بن سمیع و… به نوشتن دست زدند و این نوشتن تا امروز ادامه دارد.
ادامه مطلب...
بخشهاى قبلى را هم مطالعه فرمایید: مقدمه 1. پیامبر(ص) مشتاق دیدار فاطمه(س) 2. خدیجه و دخترش فاطمه(سلام الله علیهما) 3. فاطمه(س) و دلدارى فرزندانش 4. درد دل على(ع) با فاطمه(س) 5. نجواى امام حسن(ع) با مادرش فاطمه(س) 6. امام حسین(ع) در غم مادر با انبوهى خاطره 7. درد دل فاطمه(س) با پدر |
غم به جراحت مىماند، یکباره مىآید اما رفتنش، التیام یافتنش و خوب شدنش با خداست، و در این میانه، نمک روى زخم و استخوان لاى زخم و زخم بر زخم، حکایتى دیگر است. حکایتى که نه مىشود گفت و نه مىتوان نهفت.
حکایت آتشى که مىسوزاند، خاکستر مىکند اما دود ندارد، یا نباید داشته باشد.
مرگ پیامبر براى تو تنها مرگ یک پدر نبود، حتى مرگ یک پیامبر نبود، مرگ پیام بود، مرگ شمع نبود، مرگ روشنى بود.
آنکه گفت «حسبنا کِتاب اللّه»، کتاب خدا را نمىشناخت.
نمىدانست که یکى از دو ثقل به تنهایى، آفرینش را واژگون مىکند،
نمىفهمید که با یک بال نه تنها نمىتوان پرید که یک بال، و بال گردن مىشود و امکان راه رفتن بطئى را هم از انسان سلب مىکند.
و نه او، که مردم هم نفهمیدند که کتاب بدون امام، کتاب نیست، کاغذ و نوشتهاى است بى روح و جان و نفهمیدند که قبله بدون امام قبله نیست و کعبه بدون امام سنگ و خاک است و قرآن بدون امام، خانهى بىصاحبخانه است.
هر کس به خانهى بىصاحبخانه، به میهمانى برود، به یقین گرسنه برمىگردد. مگر آنکه خیال چپاول داشته باشد و قصد غصب کرده باشد یا کودک و سفیه و مجنون باشد.
تو در مرگ رسول، هدم رساله را مىدیدى و در مرگ پیامبر، نابودى پیام را.
و حق با تو بود، آنجا که تو ایستاده بودى، همه چیز پیدا بود. تو از حوادث گذشته و آینده خبر مىدادى، انگار که همه را پیش چشم دارى.
خداوند آنچه را که به پیامبر و پدر داده بود، به تو نیز داده بود، جز رسالت و امامت.
تو یکبار در پیش پدر آنچنان از عرش و کرسى و ماضى و مستقبل سخن گفتى که پدر شگفت زده به نزد پیامبر شتافت و پاسخ شنید:
ـ آرى، او هم مىداند آنچه را که ما مىدانیم.
هیچکس هم اگر باور نکند، من یقین دارم که جبرئیل پس از پیامبر نیز دل از این خانه نکند و همچنان رابط عرش و فرش باقى ماند.
هماندم که پیامبر سر بر بالش ارتحال گذاشت، همه فتنه هاى آتى از پیش چشم تو گذشت که تو آنچنان ضجه زدى و نواى وامحمداه را روانه آسمان کردى.
دستهاى پدر هنوز در آب غسل پیامبر بود که دستهاى فتنه در سقیفهى بنىساعده به هم گره خورد و گره در کار اسلام محمدى افکند.
جسد مطهر پیامبر هنوز بر زمین بود که ابرهاى تیره در آسمان پدیدار شد و باران فتنه باریدن گرفت. دین در کنار پیامبر ماند و دنیا در سقیفهى بنىساعده متجلّى شد.
ادامه مطلب...
از فرمایشات حضرت آیتالله بهجت (حفظهالله):
چند نفر از علماى عامّه که معتقد بودند شیخین از ظلم خود به حضرت فاطمه ـ علیهاالسّلام ـ توبه کرده بودند، از بغداد به کربلا آمده بودند تا با علماى شیعه بحث و مناظره کنند.
یک نفر شبانه نزد آخوند دربندى ـ رحمه اللّه ـ رفت و جریان را به اطلاع ایشان رسانید. ایشان همان شب در مجلسى که علما در آن اجتماع کرده بودند، به بالاى منبر تشریف برد و فرمود: «أَللّهُمَّ الْعَنِ الأوَّل!»
علماى عامّه بسیار ناراحت شدند. ایشان بعد از مدتى فرمود:
«أَسْتَغْفِرُ اللّه.»
طولى نکشید فرمود: «أَللّهُمَّ الْعَنِ الثّانِی!»
دوباره استغفار کرد. باز فرمود: «أَللّهُمَّ الْعَنْ فُلانَة!» بار سوّم استغفار کرد و از منبر پایین آمد و از مجلس خارج شد.
یادداشت سردبیر (حسینى عارف):
بىشک اهانت به اعتقادات و مقدسات یک مذهب و ملت کاری صحیح نیست ؛ هم از اینروست که خداوند متعال در قرآن کریم ، حتی اهانت به بتهای کفار و مشرکان را جایز ندانسته است.
همچنین توهین و جسارت به کسانی که در نظر جمع کثیری از مردم ، دارای شأن و جایگاه هستند ، کاری شایسته نخواهد بود؛ بخصوص اگر آن افراد دارای سابقهای در یاری رساندن به پیامبر خدا (ص) نیز باشند.
اما این همه، نباید باعث گردد که جویای حق ، چشم بر حقایق و واقعیات تاریخی ببندد یا با تعصب و جهالت ، آنها را توجیه نماید.
آنچه در این ویژهنامه درباره مصائب فراوان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمده است، حقایق تاریخی است که اکثرا از منابع معتبر و مورد قبول برادران اهل سنت گردآوری شده یا مستند گردیده است. دانستن این مصائب بخصوص از 2 جهت بر هر مسمانی واجب است:
1. این مصائب به بیماری و شهادت آن امانت الهی منجر گردید.
2. این فرموده پیامبر که: «هر کس فاطمه را ناراضی سازد مرا رنجیده کرده است و هر کس مرا برنجاند خداوند را آزرده است».
همچنین در تدوین آن، پای از دایره انصاف خارج نشده و به ورطه اهانت داخل نگردیده است.
مطالب این ویژه نامه عبارتند از:
- شهادت فاطمه (س) افسانه نیست / آیةالله مکارم شیرازی
- بررسی فقهی و حقوقی "داوری خلیفه اول" درباره فدک / آیةالله رضا استادی
- آیا خانههای مدینه درب داشتند؟ / علامه جعفر مرتضی عاملی
- در عزاداری فاطمیه چه کنیم؟ / آیةالله جوادی آملی
- چرا علی (ع) فدک را پس نگرفت؟ / آیةالله رضا استادی
- مبارزه فلسطینیها بدون محبت زهرا (س) نتیجه نمیدهد / شهید دکتر فتحى شقاقی
هدف ما این است که ضمن ابراز عشق و محبت به نور چشم رسول الله ، زهرای بتول (س) ـ که به موجب آیه مودت ، وظیفه هر مسلمانی است ــ گامی در جهت روشن شدن اذهان عمومی امت اسلامی برداریم.
وقل اعلموا فسیری الله عملکم و رسوله والمؤمنون
سؤالات بییندگان شبکه سلام و پاسخهاى دکتر حسینى قزوینی
پخش صوت
دان لود
سؤال:
در مورد آیه الیوم اکملت لکم دینکم توضیح دهید که قبل و بعدش در مورد خوردنى ها است و این چگونه ممکن است؟
پاسخ استاد:
در مورد این آیه، این درست است و ما هیچ شبهه اى در این رابطه نداریم. این در صورتى است که ما بر این عقیده باشیم که این آیات را توسط نبى مکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) کنار هم چیده شده و به این شکل از طرف خداى عالم نازل شده باشد. آقایان أهل سنت بر این باور هستند که قرآن بعد از نبى مکرم (صلى الله علیه و آله و سلم)، به دستور آقاى ابوبکر و توسط زید بن ثابت جمع آورى شد و در کنار هم قرار گرفت. بنا بر عقیده أهل سنت، وقوع آیه اکمال دین در کنار مسائل خوردنى ها، هیچگونه دلیلى نیست و ثانیا اینکه آیات دیگرى همانند آیه تطهیر که در کنار زنان پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) آمده و آیه اکمال که در کنار حرمت میته و امثال آن قرار مى گیرد، بخاطر این است که بعدها افرادى که احساس مى کنند این آیات، تمام بساط حکومت آنها را زیر سؤال مى برد و مشروعیت خلافتشان را مخدوش مى کند، از اینها در امان و مصون بماند، این آیات در یک جائى قرار مى گیرد که حساسیت ها کمتر شود.
همانطور که شما فرمودید، نبى مکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) در بستر مرگ افتاده و کسى که 23 سال براى این مردم زحمت کشیده و تلاش کرده، اینها را از وحشیگرى به بالاترین مرتبه انسانیت و کمال رسانیده، خداحافظى و وداع خیلى زشتى با رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) داشتند. رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) مى فرماید:
هلموا أکتب لکم کتاباً لن تضلوا بعدی.
همانطور که شما هم اشاره کردید در تمام مصادر أهل سنت آمده، و به کرات در جاهاى مختلف نقل کرده اند، به جاى اینکه قلم و کاغذى بیاورند و سخنان رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم)، آنهم سخنى که خیلى با ارزش است و براى همیشه امت اسلامى را از گمراهى بیمه کند، آنها بر گشتند و گفتند که:
إن الرجل لیهجر، قد غلبه الوجع.
یا هر تعبیر دیگرى که باشد، به قول ابن حجر که مى گوید: آنجائى که تعبیر: قد غلبه الوجع باشد، به عمر نسبت مى دهند و آنجائى که: إن الرجل لیهجر است، تعبیر مى کنند به: و قال بعض. این مشخص است که گوینده غیر از خلیفه دوم، کس دیگرى نبود. جالب این است واقعا جاى سؤال است براى اندیشمندان و جوانان أهل سنت که من تقاضا دارم روى این قضیه دقت کنند که چنانچه واقعا اگر بعد از نبى مکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) قضایا به آنگونه که نظر رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) بود، انجام گرفته باشد، تعبیر ابن عباس از این قضیه به رزیه و فاجعه چه بوده؟ این را در صحیح بخاری، ج7، ص9، کتاب المرضی، باب قول المریض قوموا عنى و صحیح مسلم، ج5، ص75، کتاب الوصیه و همچنین صحیح بخاری، ج8، ص161 از قول ابن عباس نقل مى کنند که:
إن الرزیة کل الرزیه ما حال بین رسول الله و بین أن یکتب لهم ذلک الکتاب.
مصیبت و ریشه تمام مصیبت ها، این است که مانع شدند تا رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) آن وصیتنامه را ننویسد.
ادامه مطلب...
... ادامه مقاله پیشین
احقاد بدریّه،...
با توجه به مطالب گذشته اهداف پلید و منافقانه برخى از اصحاب تنها در جعل و منع حدیث خلاصه نمىشد بلکه حس انتقام جویى و حمیت جاهلى هنوز در میان آنها از رونق نیفتاده بود. هم چشمى بنى امیه با بنىهاشم حرکتهاى پنهان در سینهها از یک سوء قدرتطلبى و حمیت جاهلى از سوى دیگر دست در دست هم اساس اسلام را مورد تهدید جدى قرار دادند. خود عمر مىگوید: وقتى فریاد فاطمه بلند شد (به هنگام آتش زدن در خانه حضرت زهرا(س)) نزدیک بود نرمى اختیار کنم و برگردم، اما به یاد آوردم روش محمد(ص) و خونهاى پهلوانان عرب را که بدست على(ع) ریخته شده بود. پس بار دوم در را بطرف دیوار که زهرا پشت آن بود فشار دادم. در نتیجه فریاد (یا ابتاه) فاطمه بلند شد...»(28)
روز عاشورا هنگامى که امام حسین (ع) از مردم حاضر در جنگ سؤال کرد به چه علت با او مىجنگند. گفتند: همه مطالبى که بیان کردى مىدانیم. با این حال دست از تو بر نمىداریم... این مطلب نشانگر عمق کینه آنهاست. در اثر جعل و منع حدیث، زمینههاى سبّ مولاى متقیان فراهم شد و معاویه در نهایت نامردى از آن موقعیت بیشترین استفاده را کرد. معاویه معتقد بود کودکان باید با دشمنى امیرمؤمنان بزرگ شده و جوانان نیز با دشمنى ایشان پیر گردند. با کمال تأسف باید اعتراف کرد که معاویه با اینکه در جبهه باطل قرار داشت اما چنان دقیق و ظریف از طریق مکر و تهدید پیش رفته بود که شامات یکپارچه طرفدار بنىامیّه بودند...
معاویه به فرزند خود درباره شامیان چنین سفارش مىکند: «مردم شام را پیشاپیش خود بدار! اگر از دشمن بیمداشتى آنان را به جنگ دشمن بفرست، اما همین که مأموریت خود را پایان دادند مگذار در خارج از شام بمانند آنها را فورى به خانههایشان برگردان تا خوى بیگانگان را نگیرند.»(29)
هنگامى که معاویه حکومت خود را تثبیت کرد و به زعم خود یگانه امید بلاد اسلامى شد. خود را در آستانه پیروزى نهایى مىدید با رسمى کردن سبّ مولاى متقیان گامهاىنهایى را برمىداشت.
ادامه مطلب...
فاطمه وثوقى
بنابر گزارش تاریخ نگاران، روند انحرافى خلافت خلفاء سلف امام حسین (علیهالسلام) را در اندیشهاى عظیم فرو برده است. زیرا برخى از خواص و صحابه تحت تأثیر جریانات سیاسى و قبیلهاى قرار گرفته، و در یک معامله سیاسى دست بیعت براى تحکیم موقعیت حکومت اصبین، به آنها عاریت دادهاند.
آنها با اعلام وفادارى به رسومات قبیلهاى به عصر جاهلیت بازگشته و هر روز بیش از روز قبل در جهت اسلام زدائى نامرئى گام برمىدارند.
در این میان تصورات امام حسین(علیهالسلام) در افقى ماوراى اندیشه دیگران در سیر و سیاحت است. افکار و اهداف مقدس ایشان نجات خیل عظیم کاروان بشریت است که خواسته و یا ناخواسته به دست عدهاى مکّار و کینهورز در گرداب انحراف و انحطاط گرد آمدهاند. و بدان زندگى ننگین خوگرفتهاند. و از سوى دیگر به جهت عدم آگاهى و عدم نهادینه شدن ایمان در سرزمین وجودشان در بحران شدید عقیدتى، اجتماعى،سیاسى بسر مىبرند.
در این وانفساى روزگار فرزند پیامبر با رسالت الهى خویش در صدد نجات امت جدشان بر آمده و با گامهاى بلند و استوار (طرحى نو) در ادبیات و رسومات عرب، که تا آنروز «ایام العرب» نام گرفته و از ویژگى مهمى برخوردار بود، با عنوان «ایام اللّه» به مردم جهان به ویژه مردم عرب عرضه کردند.
براى شناخت طرح نجات آن امام بزرگ، شناخت زمینههاى پدید آورنده قیام ماندگار آن امام همام یک ضرورت است. آنچه که دلیل ماندگارى و بلند آوازه بودن (نهضت حسینى) مىباشد، تنها مقابله آنحضرت با مفاسد اجتماعى، سیاسى عصر خود نبود. بلکه نهضت امام از این نظر حائز اهمّیت است که قیام امام احیاء کننده حیات مجدد اسلام ناب نبوى است. امام حسین(علیه السلام) همواره شاهد و ناظر زخمهاى مهلک بر پیکر اسلام اصیل بودند چه هنگامىکه مادر بزرگوارشان با دفاع از حق (ولایت مولاى متقیان) قیام کردند و چه هنگامى که وصىّ بر حق پیامبر خدا بمدّت طولانى در سکوت و صبر غمبارى روزگار خود را سپرى کردند و چه زمانى که صلح تحمیلى بر دوش برادر بزرگوارشان سنگینى مىکرد. بنابراین امام شهیدان تنها کسى بودند که درد امّت گمراه جدشان را مىدانستند و درمان را نیز مىتوانستند تجویز کنند.
مقاله حاضر در صدد تحلیل کوتاهى در مورد اساس زمینههاى نهضت امام برآمده و آنرا از دو بعد «منع حدیث» و «جعل حدیث»و آثار منفى آنها مورد تحلیل قرار مىدهد.
در روز عید سعید غدیر، رهبر معظم انقلاب بیانات بسیار شیوایى پیرامون غدیر داشتند.
ضمن تبریک این روز مبارک و فرخنده، عید الله الأکبر، این بیانات راهگشا را با هم مىخوانیم:
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
عید مبارک غدیر را به همهى مؤمنان، به همهى مسلمین در سراسر دنیاى اسلام، به همهى آزادگان که از اعماق دل مشتاق و دلباختهى آن صفات و خصوصیاتى هستند که ما در امیر مؤمنان (علیهالصّلاة والسّلام) آنها را سراغ داریم، تبریک عرض مىکنیم. همچنین بالخصوص این عید سعید را به همهى ملت ایران و به شما حضار محترم که در این جلسهى صمیمى حضور یافتید و بخصوص به مردم عزیز و مؤمن کاشان، علماى اعلام و حوزهى علمیهى این شهر تبریک عرض مىکنیم.
برادران و خواهران عزیز! مسألهى غدیر از چند جهت قابل توجه و اهتمام است. نباید تصور کرد که عید غدیر یک عیدى مثل بقیهى اعیاد است. اگرچه جنبهى نمادین و معنا و مضمون در همهى اعیاد اسلامى هست، ولى نه به اندازهاى که در عید غدیر این معنا وجود دارد.
یک بُعد این مسأله، مسألهى جهت اسلام و سمتگیرى حرکت اسلامى است که این جزو اعتقادات ماست؛ این جنبهى ولایت است، اعتقاد به مسألهى امامت و نصب امام از سوى پیغمبر یعنى در واقع از سوى خداوند متعال. این یک بُعد قضیه است، که اگر با چشم تحقیق مسلمین به این حادثه نگاه کنند، همه این معنا را تصدیق خواهند کرد که این حرکت عظیم پیغمبر در میانهى راه حج، برگشت از حج، در وسط بیابان، در سال آخر عمر، با آن مقدمات، با آن مؤخرات، نام بردن از امیرالمؤمنین، معرفى کردن امیرالمؤمنین به اینکه «من کنت مولاه فهذا علىّ مولاه»، هیچ معنایى جز تعیین خط حکومت و ولایت در اسلام بعد از رحلت پیغمبر اکرم ندارد. معناش فقط همین است. محققین دنیاى اسلام در طول تاریخ همین معنا را احساس کردهاند و فهمیدهاند از این حادثه و این عبارت پیغمبر. معلوم مىشود که از نظر اسلام، مسألهى حکومت فقط این نیست که یک قدرتى بیاید در رأس جامعهى اسلامى قرار بگیرد و کارایى داشته باشد براى ادارهى حکومت و زندگى مردم با نظم و انضباط اداره بشود؛ مسأله فقط این نیست از نظر اسلام، بلکه حکومت در نگاه اسلامى معناى امامت دارد.
ادامه مطلب...
... ادامهى یادداشت قبلى
گواهان صدق این مدّعا
فرض کنید «مولا» در لغت معانى متعدّدى داشته باشد؛ ولى قرائن و شواهد فراوانى در حدیث غدیر و این رویداد بزرگ تاریخى وجود دارد که هرگونه ابهامى را از میان بر مىدارد و با همه، اتمام حجت مىکند:
گواه اوّل:
همان گونه که گفتیم در روز واقعه تاریخى غدیر، حسان بن ثابت شاعر رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، با کسب اجازه از پیامبر (صلى الله علیه وآله) برخاست و مضمون کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در قالب شعر ریخت، این مرد فصیح و بلیغ و آشنا به رموز زبان عرب، به جاى لفظ «مولى»، کلمه امام و هادى را به کار برد و گفت:
«فقال له: قُم یا على فانّنى ..... رضیتک من بعدى إماماً و هادیاً(20)؛ پیامبر به على فرمود: اى على برخیز که من تو را بعد از خود به عنوان امام و هادى انتخاب کردم»
چنان که روشن است وى از لفظ «مولى» که در کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود، جز مقام امامت و پیشوایى و هدایت و رهبرى امت، چیز دیگرى استفاده نکرده است. در حالى که از اهل لغت و فصیحان عرب محسوب مىشود.
نه تنها حَسّان شاعر بزرگ عرب از لفظ «مولى» این معنى را استفاده نموده است، بلکه پس از وى سایر شعراى بزرگ اسلامى که بیشتر آنان از ادبا و شعراى معروف عرب بودند و برخى نیز از استادان بزرگ این زبان به شمار مىآیند، از این لفظ همان معنى را فهمیدند که حسان فهمیده بود، یعنى امامت و پیشوایى امّت!
ادامه مطلب...
پیشگفتار
نام غدیر را همه شنیده ایم، سرزمینى است میان مکّه و مدینه، در نزدیکى «جُحفه» که در حدود200 کیلومترى مکّه واقع شده و چهارراهى است که حجّاج سرزمین هاى مختلف مىتوانستند در آنجا از هم جدا شوند:
راهى به سوى مدینه مىرود، در جهت شمال.
راهى به سوى عراق مىرود، در جهت شرق.
راهى به سوى مصر مىرود، در طرف غرب.
و راهى به سوى یمن، در جهت جنوب.
امروزه این سرزمین، سرزمین متروکى است؛ ولى روزى شاهد یکى از بزرگترین حوادث تاریخ اسلام بوده، و آن، روزِ نصب على(علیه السلام) به جانشینى پیامبر گرامى اسلامى(صلى الله علیه وآله) در روز هیجدهم ذى الحجّه سال دهم هجرى مىباشد.
گرچه خلفا روى جهات سیاسى کوشیدند این خاطره عظیم تاریخى را از نظرها محو کنند و هم اکنون نیز بعضى از متعصّبان [پیرو مکتب خلفا] به دلایلى که ناگفته پیداست، سعى در محو یا کم رنگ کردن آن دارند؛ ولى ابعاد این حادثه آن قدر در صحنه تاریخ و حدیث و ادبیات عرب وسیع است، که قابل پوشانیدن یا محو کردن نیست.
و شما در این کتابچه به مدارک و منابعى در این زمینه برخورد مىکنید که شگفت زده خواهید شد، و از خود مىپرسید:
مسأله اى که این همه دلیل و مدرک دارد چگونه مورد بى مهرى و پرده پوشى قرار گرفته است؟!
امید است این تحلیلهاى منطقى و مدارکى که همه از منابع برادران اهل سنّت گرفته شده، وسیله اى براى تقریب صفوف مسلمین جهان گردد، و حقایقى که در گذشته به سادگى از کنار آن گذشتهاند مورد توجّه دقیق همگان، به ویژه نسل جوان قرار گیرد.
ادامه مطلب...
امام على(ع) و ولادت در کعبه
فهمیدم توسّلم مستجاب شد
پاسخى بر سخنان و ادعاهاى مولوى خیرشاهى
چرا دست بسته نماز نمىخوانیم؟
بررسى ادله خلافت ابوبکر
پاسخ دکتر عصام العماد به برخی شبهات
اعتراف عامّه به وفات حضرت زهرا(س) با عدم رضایت از شیخین
دنیاى اسلام بدون وهابىها
آیا پاره تن رسول خدا (ص) اولى به مراعات نبود؟!
ما بودیم که نگذاشتیم حق به اهلش برسد!
[عناوین آرشیوشده]
بازدید دیروز: 6
کل بازدید :358472
مناظره دکتر قزوینی با مولوى مرادزهی [149]
شهادت 8 شیعه یمنى در مسجد [114]
اندیشمند لبنانى: امام خمینى رفت اما اندیشه او تا ابد زنده است [93]
بیانه 22 وهابى علیه ایران و حزب الله [117]
افتخار میکنم عضو «حزب ولایت فقیه» باشم [99]
نصرالله به آرامش در گفتار معروف است [105]
محاصره شیعیان پاکستانی 7 ماهه شد [112]
جسارت معلم وهابى در عربستان به حضرت زهرا (س) [141]
شهادت پنج جوان دیگر شیعه در کویته پاکستان [136]
انتقاد شدید هیکل از اعراب [168]
عثمان را الگو قرار بده وکنارهگیرى مکن [138]
مظلومنمایى 14مارس و معرکهگردانى العربیه [118]
حمله به یک رییس جمهور عربى به اتهام شیعه شدن؟! [216]
پاسخ به فتنه با سرعت فیبر نورى [108]
[آرشیو(135)]
رهیافتگان به مکتب اهل بیت
امامت و خلافت
پرسش و پاسخ
وهابیت رو به افول
مکتب اهل بیت
اهل سنت و اعتقاداتشان
اخبار و مناسبتها
عاشق آسمونی
نمازخانه بوستان بهاره
بندیر
سجاده ای پر از یاس
دنیاى جوانى
TOWER SIAH POOSH
دختری در راه آفتاب
یاران
بوی سیب
پرتو
جاء الحق و زهق الباطل
بهارستانه
manna
ساحل نشین اشک
مشاوره
لـعل سلسبیل
زورخانه بابا علی
فدایى سید على
عشق سرخ
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
منصور
کوثر بیکرانه
جمهوریت
حقوق و حقوقدان
esperance
شمیم
به یاد لاله ها
کوثر
دم مسیحایى
کبوترانه
نیلوفرآبى
موسسه فرهنگی وصال شهدا
با من حرف بزن
حزب اللهی مدرنیته
کجایید ای شهیدان خدایی
عاشقان على و فاطمه
14 معصوم
خدا
موتور سنگین
شهید امر به معروف زوبونی
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
حسین جان
خلوت تنهایی
احادیث
لبیک یا مهدی، یا خامنه ای
وبلاگ ایران اسلام
روح .راه .ارامش
اهل سنت واقعى
کریمه اهل بیت
کوثر
نقد وهابیت
همگرایی شیعه و اهل سنت
هیأت پیام آوران عاشورا
لیست وبلاگهاى به روز شده
دهه فجر
نسیم رضوان
وبلاگ خونه دانشجویی تاکستان
کوچهام مهتابى است
شیعیان
فاطر سبز