سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گفتمان مذهبی
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • صفحه نخست
  • امام جمعه اهل سنت کریم آباد زاهدان گفت: روشنگرى درباره جریان منحرف وهابیت، تکلیف شرعى علماست
    مولوى محمد الیاس حسن زهى، مدیر و مدرس مدرسه دینى باب العلوم، امام جمعه اهل سنت منطقه کریم آباد زاهدان و جوان‌ترین امام جمعه استان سیستان و بلوچستان، در گفت‌وگو با خبرنگار
    خبرگزارى رسا به پرسش‌هایى درباره جریان منحرف وهابیت، بیدارى اسلامى و خدمات نظام اسلامى به اهل سنت پاسخ داد.

    رسا ـ در دو سال اخیر فعالیت هاى تروریستى در استان سیستان و بلوچستان رخ داده است که به لحاظ انگیزه جنایات بی‌سابقه بوده است. باتوجه به این‌که شما از جمله علمایى هستید که به خاطر دفاع از اهل سنت، تفکر خطرناک وهابیت را مغایر با مذهب اهل سنت مى‌دانید، کمى درباره این رخدادها توضیح دهید و بیان کنید که نقش علماى اهل سنت، مردم و به ویژه جوانان اهل سنت در برابر تفکر وهابیت چیست؟
    ریختن خون مسلمان در هیچ مذهبى جایز نیست و خداوند در قرآن مى‌فرماید که اگر کسى خون مسلمانى را بریزد، جایگاهش براى همیشه در جهنم است. پیامبر عزیز اسلام نیز مى‌فرماید که عرش خدا از چنین جنایاتى به غضب مى‌آید. همچنین فرموده‌اند: هر کس که بگوید: اشهد ان لا اله الا الله محمد رسول الله، مال، جان و ناموسش محفوظ مى‌شود؛ بنابراین این گونه جنایات کاملاً محکوم و این اعتقادات نیز باطل است. وظیفه علما نیز در برابر این اعتقادات منحرف شده از دین، همان وظیفه‌اى است که پیامبر(ص) فرمود؛ اگر کسى گناهى را مشاهده کند و عکس العملى نشان ندهد، مساوى است با آن‌که او به انجام این گناه راضى است. پس بر همه علماست که درباره این جریان منحرف روشنگرى و مردم را آگاه کنند و به مردم بگویند که ریختن خون مسلمان جایز نیست. این همان امر به معروف و نهى از منکر و یک تکلیف شرعى است. الحمد لله مردم هم نسبت به این جریان منحرف آگاه و فهیم‌اند.
    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: سه شنبه 86/10/11::: ساعت 4:51 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    در روز عید سعید غدیر، رهبر معظم انقلاب بیانات بسیار شیوایى پیرامون غدیر داشتند.
    ضمن تبریک این روز مبارک و فرخنده، عید الله الأکبر، این بیانات راهگشا را با هم مى‌خوانیم:

    بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحیم
    عید مبارک غدیر را به همه‏ى مؤمنان، به همه‏ى مسلمین در سراسر دنیاى اسلام، به همه‏ى آزادگان که از اعماق دل مشتاق و دلباخته‏ى آن صفات و خصوصیاتى هستند که ما در امیر مؤمنان (علیه‏الصّلاة والسّلام) آنها را سراغ داریم، تبریک عرض مى‌کنیم. همچنین بالخصوص این عید سعید را به همه‏ى ملت ایران و به شما حضار محترم که در این جلسه‏ى صمیمى حضور یافتید و بخصوص به مردم عزیز و مؤمن کاشان، علماى اعلام و حوزه‏ى علمیه‏ى این شهر تبریک عرض مى‌کنیم.
    برادران و خواهران عزیز! مسأله‏ى غدیر از چند جهت قابل توجه و اهتمام است. نباید تصور کرد که عید غدیر یک عیدى مثل بقیه‏ى اعیاد است. اگرچه جنبه‏ى نمادین و معنا و مضمون در همه‏ى اعیاد اسلامى هست، ولى نه به اندازه‏اى که در عید غدیر این معنا وجود دارد.
    یک بُعد این مسأله، مسأله‏ى جهت اسلام و سمتگیرى حرکت اسلامى است که این جزو اعتقادات ماست؛ این جنبه‏ى ولایت است، اعتقاد به مسأله‏ى امامت و نصب امام از سوى پیغمبر یعنى در واقع از سوى خداوند متعال. این یک بُعد قضیه است، که اگر با چشم تحقیق مسلمین به این حادثه نگاه کنند، همه این معنا را تصدیق خواهند کرد که این حرکت عظیم پیغمبر در میانه‏ى راه حج، برگشت از حج، در وسط بیابان، در سال آخر عمر، با آن مقدمات، با آن مؤخرات، نام بردن از امیرالمؤمنین، معرفى کردن امیرالمؤمنین به اینکه «من کنت مولاه فهذا علىّ مولاه»، هیچ معنایى جز تعیین خط حکومت و ولایت در اسلام بعد از رحلت پیغمبر اکرم ندارد. معناش فقط همین است. محققین دنیاى اسلام در طول تاریخ همین معنا را احساس کرده‏اند و فهمیده‏اند از این حادثه و این عبارت پیغمبر. معلوم مى‌شود که از نظر اسلام، مسأله‏ى حکومت فقط این نیست که یک قدرتى بیاید در رأس جامعه‏ى اسلامى قرار بگیرد و کارایى داشته باشد براى اداره‏ى حکومت و زندگى مردم با نظم و انضباط اداره بشود؛ مسأله فقط این نیست از نظر اسلام، بلکه حکومت در نگاه اسلامى معناى امامت دارد.
    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: یکشنبه 86/10/9::: ساعت 1:49 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    گروه معارف و تحقیقات اسلامى قم

    ... ادامه‌ى یادداشت قبلى

    گواهان صدق این مدّعا
    فرض کنید «مولا» در لغت معانى متعدّدى داشته باشد؛ ولى قرائن و شواهد فراوانى در حدیث غدیر و این رویداد بزرگ تاریخى وجود دارد که هرگونه ابهامى را از میان بر مى‌دارد و با همه، اتمام حجت مى‌کند:

    گواه اوّل:
    همان گونه که گفتیم در روز واقعه تاریخى غدیر، حسان بن ثابت شاعر رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، با کسب اجازه از پیامبر (صلى الله علیه وآله) برخاست و مضمون کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در قالب شعر ریخت، این مرد فصیح و بلیغ و آشنا به رموز زبان عرب، به جاى لفظ «مولى»، کلمه امام و هادى را به کار برد و گفت:
    «فقال له: قُم یا على فانّنى ..... رضیتک من بعدى إماماً و هادیاً(20)؛ پیامبر به على فرمود: اى على برخیز که من تو را بعد از خود به عنوان امام و هادى انتخاب کردم»
    چنان که روشن است وى از لفظ «مولى» که در کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود، جز مقام امامت و پیشوایى و هدایت و رهبرى امت، چیز دیگرى استفاده نکرده است. در حالى که از اهل لغت و فصیحان عرب محسوب مى‌شود.
    نه تنها حَسّان شاعر بزرگ عرب از لفظ «مولى» این معنى را استفاده نموده است، بلکه پس از وى سایر شعراى بزرگ اسلامى که بیشتر آنان از ادبا و شعراى معروف عرب بودند و برخى نیز از استادان بزرگ این زبان به شمار مى‌آیند، از این لفظ همان معنى را فهمیدند که حسان فهمیده بود، یعنى امامت و پیشوایى امّت!                  
    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: جمعه 86/10/7::: ساعت 12:0 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    گروه معارف و تحقیقات اسلامى قم

    پیشگفتار
    نام غدیر را همه شنیده ایم، سرزمینى است میان مکّه و مدینه، در نزدیکى «جُحفه» که در حدود200 کیلومترى مکّه واقع شده و چهارراهى است که حجّاج سرزمین هاى مختلف مى‌توانستند در آنجا از هم جدا شوند:
    راهى به سوى مدینه مى‌رود، در جهت شمال.
    راهى به سوى عراق مى‌رود، در جهت شرق.
    راهى به سوى مصر مى‌رود، در طرف غرب.
    و راهى به سوى یمن، در جهت جنوب.
    امروزه این سرزمین، سرزمین متروکى است؛ ولى روزى شاهد یکى از بزرگترین حوادث تاریخ اسلام بوده، و آن، روزِ نصب على(علیه السلام) به جانشینى پیامبر گرامى اسلامى(صلى الله علیه وآله) در روز هیجدهم ذى الحجّه سال دهم هجرى مى‌باشد.
    گرچه خلفا روى جهات سیاسى کوشیدند این خاطره عظیم تاریخى را از نظرها محو کنند و هم اکنون نیز بعضى از متعصّبان [پیرو مکتب خلفا] به دلایلى که ناگفته پیداست، سعى در محو یا کم رنگ کردن آن دارند؛ ولى ابعاد این حادثه آن قدر در صحنه تاریخ و حدیث و ادبیات عرب وسیع است، که قابل پوشانیدن یا محو کردن نیست.
    و شما در این کتابچه به مدارک و منابعى در این زمینه برخورد مى‌کنید که شگفت زده خواهید شد، و از خود مى‌پرسید:
    مسأله اى که این همه دلیل و مدرک دارد چگونه مورد بى مهرى و پرده پوشى قرار گرفته است؟!
    امید است این تحلیل‌هاى منطقى و مدارکى که همه از منابع برادران اهل سنّت گرفته شده، وسیله اى براى تقریب صفوف مسلمین جهان گردد، و حقایقى که در گذشته به سادگى از کنار آن گذشته‌اند مورد توجّه دقیق همگان، به ویژه نسل جوان قرار گیرد.
    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: پنج شنبه 86/10/6::: ساعت 5:35 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    جواد محدثى

    مسابقه «غدیر» و «عیدگرفتن‏» این روز مقدس، به زمان پیامبراکرم(ص) مى‏رسد. در دوران ائمه دیگر نیز این سنت دینى‏ادامه داشته و امینان وحى الهى، همچون امام صادق(ع) و امام رضا(ع) آن را آشکار ساخته و یادش را گرامى و زنده نگه مى‏داشتند.
    پیش از آنان نیز، امیرالمؤمنین(ع) احیاگر این عید بود.
    رمز عید بودن «غدیر» نیز، کمال دین و اتمام نعمت در سایه‌ى تداوم خط رسالت در شکل و قالب امامت بود.
    به فرمان پیامبر خدا(ص) مسلمانان مأمور شدند «ولایت‏» را به‏صاحب ولایت تبریک گویند و با آن حضرت بیعت کنند. رسول خدا نیزبراین نعمت الهى شادمانى کرد و فرمود: «الحمدلله الذی فضلنا على جمیع العالمین».
    آیه قرآن که به صراحت، این روز را روز اکمال دین و خشنودى پروردگار از این واقعه و این تعیین وصى دانسته، رمز دیگرى از عید بودن غدیرخم است. فرخندگى این روز و عظمت این مراسم و عید بودن غدیر، در آن روز و لحظه بر همگان روشن بود. این نکته راحتى «طارق بن شهاب‏» مسیحى که در مجلس عمربن خطاب حضور داشت، فهمیده بود که گفت: اگر این آیه (الیوم اکملت لکم دینکم ...) (مائده / 3) در میان ما نازل شده بود، روز نزول آیه ‏را عید مى‏گرفتیم. هیچ یک از حاضران نیز حرف او را رد نکردند.
    خود عمر نیز سخنى گفت که به نوعى پذیرش حرف او بود.

    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: چهارشنبه 86/10/5::: ساعت 1:3 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    به نام حضرت دوست

    همزمان با سالروز شهادت امام جواد «علیه السلام» برخى از مناظره‌ها و گفتمان‌هاى آن امام همام ـ از جمله در خیلى از وبلاگها و سایتها درج شده بود که اغلب هم از کتاب ارزشمند «سیره پیشوایان» نقل شده بود.
    قصد بنده هم این بود که این نوشتار را در سالروز شهادت درج کنم ولى به دو دلیل این کار به تأخیر افتاد:
    1. با مراجعه به اصل کتاب
    الاحتجاج مرحوم طبرسى ملاحظه شد پاورقى‌هاى ارزشمندى در آنجا آمده و آدرسها هم به‌صورت کاملترى آورده شده است، لذا حیفم آمد پى‌نوشتها را به‌صورت کامل نیاورم و برخى لینکها را نیفزایم.
    2. چون هدف از نوشتن مطالب صرفاً پر کردن صفحات نیست و مقصود اصلى استفاده از مطالب است، لذا با وجود انبوه مطالب مرتبط در آن روز ـ که البته ارزشمند هم بوده و هست ـ استفاده از این نوشتار (به این شکل) کمتر مى‌شد.
    و اما مناظره یا همان گفتمان:

    وقتى مأمون از طوس به بغداد آمد، نامه‏اى براى حضرت جواد «علیه السلام» فرستاد و امام را به بغداد دعوت کرد. البته این دعوت نیز مثل دعوت امام رضا «علیه السلام» به طوس، دعوت ظاهرى و در واقع سفرى اجبارى بود.

    ***
    نقل شده است که در مجلسى که مأمون و امام و یحیى بن اکثم (قاضى القضاة وقت که شهرت علمى داشت) و گروه بسیارى در آن حضور داشتند، یحیى به امام گفت: روایت‏ شده است که جبرئیل به حضور پیامبر رسید و گفت: یا محمد! خدا به شما سلام مى‏رساند و مى‏گوید: «من از ابوبکر راضى هستم، از او بپرس که آیا او هم از من راضى است؟!»(1) نظر شما درباره این حدیث چیست؟

    امام فرمود: من منکر فضیلت ابوبکر نیستم، ولى کسى که این خبر را نقل مى‏کند باید خبر دیگرى را نیز که پیامبر اسلام در حجة الوداع بیان کرد، از نظر دور ندارد. پیامبر فرمود: «کسانى که بر من دروغ مى‏بندند، بسیار شده‏اند و بعد از من نیز بسیار خواهند بود. هر کس به عمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش خواهد بود. پس چون حدیثى از من براى شما نقل شد، آن را به کتاب خدا و سنت من عرضه کنید، آنچه را که با کتاب خدا و سنت من موافق بود، بگیرید و آنچه را که مخالف کتاب خدا و سنت من بود، رها کنید.» (2)
    امام جواد افزود: این روایت (درباره ابوبکر) با کتاب خدا سازگار نیست، زیرا خداوند فرموده است: «ما انسان را آفریدیم و مى‏دانیم در دلش چه چیز مى‏گذرد و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم‏»(3) آیا خشنودى و ناخشنودى ابوبکر بر خدا پوشیده بوده است تا آن را از پیامبر بپرسد؟! عقلاً این محال است.

    یحیى گفت: روایت شده است که: «ابوبکر و عمر در زمین، مانند جبرئیل در آسمان هستند!!»(4)
    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: چهارشنبه 86/9/28::: ساعت 5:39 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    یک حاجى یونانی که چندی پیش بر اثر ارتباط و گفت‌وگو با یک روحانی ایرانی به دین اسلام مشرف شده بود در مراسم حج امسال شیعه شد.
    «آتول» که پیش از این مسیحی بود به واسطه یکی از ایرانیان مقیم یونان، با «حجةالاسلام والمسلمین قاضی‌‍زاده» آشنایى پیدا کرده و بارها از طریق تلفن با ایشان به بحث، گفت‌وگو و پرسش درباره اسلام پرداخت.
    وى پس از اطلاع از عقاید و آداب اسلامى به دین اسلام تشرف یافت.
    در مراسم حج امسال که هردو نفر ـ حجةالاسلام قاضی‌زاده و آتول ـ توفیق حضور در مکه مکرمه را دارند با یکدیگر ملاقات کرده و حاج آقا قاضی‌زاده در محفلی معنوى و نورانی یک بار دیگر و این بار در کنار خانه کعبه شهادتین را به ایشان القاء نمود.
    آتول پس از اداى شهادتین، به مذهب تشیع گرویده، نام «محمدعلى» را براى خود بر‌گزید.
    شایان ذکر است چند سال پیش نیز یک خانم مسیحى هندى‌تبار بنام «جولیانا» پس از گفت‌وگو با حجةالاسلام قاضی‌زاده مسلمان شد و نام مریم بر خود نهاد. یکى از عوامل مشوق وى برای گرویدن به اسلام «نماز خواندن مسلمانان» بود.

    منبع: خبرگزارى اهل البیت (ع)

    حق‌شناس ::: چهارشنبه 86/9/21::: ساعت 12:56 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    شهید مطهرى

    مقدمه
    کتاب شریف «الغدیر»، موجى عظیم در جهان اسلام پدید آورده است. اندیشمندان اسلامى، از زوایا و جوانب مختلف: ادبى، تاریخ، کلامى، حدیثى، تفسیرى، اجتماعى بدان نظر افکنده‏اند. آنچه از زاویه اجتماعى مى‏توان بدان نظر افکند، «وحدت اسلامى‏» است. مصلحان و دانشمندان روشنفکر اسلامى عصر ما، اتحاد و همبستگى ملل و فرق اسلامى را، خصوصا در اوضاع و احوال کنونى که دشمن از همه جوانب بدانها هجوم آورده و پیوسته با وسایل مختلف در پى توسعه خلافات کهن و اختراع خلافات نوین است، از ضروریترین نیازهاى اسلامى مى‏دانند. اساسا چنانکه مى‏دانیم وحدت اسلامى و اخوت اسلامى، سخت مورد عنایت و اهتمام شارع مقدس اسلام بوده و از اهم مقاصد اسلام است. قرآن و سنت و تاریخ اسلام گواه آن مى‏باشد. از این رو، براى برخى این پرسش پیش آمده که آیا تالیف و نشر کتابى مانند «الغدیر» -که به هر حال موضوع بحث آن، کهنترین مسئله خلافى مسلمین است- مانعى در راه هدف مقدس و ایده‏آل عالى «وحدت اسلامى‏» ایجاد نمى‏کند؟ ما لازم مى‏دانیم مقدمتا اصل مطلب را -یعنى مفهوم و حدود وحدت اسلامى- را روشن کنیم، سپس نقش کتاب شریف «الغدیر» و مؤلف جلیل القدرش، «علامه امینى‏» رضوان الله علیه، را توضیح دهیم.
    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: سه شنبه 86/9/20::: ساعت 11:14 صبح
    نظرات دیگران: نظر



    گروه وهابیت اساساً از نظر افکار و عقاید با مذهب تسنن متفاوت است و بسیاری از عقاید اهل تسنن را شرک‌آمیز و کفر تلقی می‌کند. در حقیقت وهابیت یک جریان سیاسی است که می‌خواهد با پوشش مذهبی و انتساب خویش به مذهب تسنن از وحدت مذاهب اسلامی جلوگیری نموده و خط تفرقه بین دو فرقه عمده خاصه و عامه را تشدید کند و سلطه استعمار را همواره بر ملل اسلامی پاس دارد.

    متاسفانه وهابیت امروزه با دردست داشتن سرزمین زرخیز عربستان و تکیه بر ثروت عظیم خدادادی توانسته است به جریان نیرومندی تبدیل شود و سازمان‌های بی‌شماری را در جهان برای تبلیغ مرام خویش بنیان نهد. به‌ویژه در کشورهای ایران و پاکستان در مناطق سنی‌نشین که اغلب از فقر و استضعاف رنج می‌برند سرمایه‌گذاری‌های فراوان نموده، مدارس علمیه تأسیس کرده و پول‌هایی را برای طلاب و‌... خرج کند و آنها را به سیاست‌های عربستان جذب نماید.

    عقایدی را که وهابی آن را حد فاصل خویش با شیعه می‌دانند و با تمسک به آنها شیعه را خارج از دین و مشرک قلمداد می‌کنند. در حقیقت عقاید مشترک شیعه و سنی است و شیعه و سنی به هم نزدیک‌ترند تا وهابیت.
    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: پنج شنبه 86/9/15::: ساعت 3:42 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    اتهام شرک و کفر رایج‌ترین سخن وهابیان!

    سؤال: ا‌خیراً دکتر سلمان العودة در مقاله‌اى که به بهانه عید سعید فطر در روزنامه الجزیره منتشر کرد، در تعریضى به عید سعید غدیر، این عید بزرگ الهى را، هم‌‌ردیف اعیاد دیگر مذاهب و ادیان در زمره عید کافران معرفى نمود. حضرت‌عالى در این مورد چه نظرى دارید؟

    * * *

    روزنامه الجزیره در عربستان در شماره 12799، مقاله‌اى از دکتر سلمان العودة به نام عید سعید فطر منتشر نمود که در آن، این جمله‌ها آمده بود: عیدهاى ملت‌هاى کافر، مربوط به امور دنیوى آنهاست، مثلاً‌ روزى که دولتى پدید مى‌آید، یا دولتى سقوط می‌کند، یا حاکمى منصوب می‌گردد یا پادشاهى تاجگذارى مى‌کند، و گاهى مربوط به فصول سال است، مانند اول بهار و نظیر آن. یهود نیز براى خود اعیادى دارند و مسیحیان نیز اعیادى دارند، و یکى از اعیاد آنان، عید روز پنجشنبه‌اى است که در آن، مائده‌اى از آسمان براى عیسى مسیح و حواریین او فرود‌ آمده است، و هم‌چنین دیگر عیدها و شیعیان نیز اعیادى دارند، مانند عید غدیر که فکر مى‌کنند! پیامبر «صلى‌اللّه‌علیه‌وآله» على را در آن روز براى خلا‌فت نصب فرمود. (1)

    نقد و تحلیل
    سلمان‌بن فهد العودة از وهابیان متعصب دیرینه است که اخیراً از مواضع تند خود توبه کرده و رویکرد ملا‌یمى به خود گرفته و در مقالا‌ت و خطبه‌هاى خود تکفیر و خشونت را نکوهش کرده است، و چنین وانمود کرده است که از این به بعد به ترویج خشونت نمی‌پردازد و به وحدت کلمه کمک خواهد کرد. ولى متأسفانه در این مقاله، عهد را شکسته و پیمان را نادیده گرفته است و به مواضع پیشین خود بازگشته و به مفهوم العودة که نام فامیل او است، تحقق بخشیده است.
    ما نظر ایشان را به چند نکته جلب می‌کنیم:
    1. او مى‌گوید: ملت‌هاى کافر، روزهایى را عید مى‌گیرند، مانند تأسیس دولت یا سقوط آن، ایشان با این جمله، به اکثریت ملت و دولت عربستان اهانت کرده و آنان را کافر شمرده است، زیرا همین دولت و ملت سال 1419 قمرى را به عنوان یکصدمین سالگرد تأسیس دولت سعودى جشن گرفتند و از همه جاى جهان، شخصیت‌ها را به ریاض دعوت کردند و به این دولت تبریک گفتند. آیا ملک فهد که در رأس این دعوت بود و مشایخ و علمایى که در آن مراسم حضور داشتند، همه کافر بودند؟
    2. مى‌گوید: یکى از اعیاد مسیحیان، عید پنجشنبه آخر سال است که در آن مائده آسمانى بر مسیح و حواریان نازل شده است. بسیار جاى تأسف است که در ام‌القرى، و مرکز نزول وحى الهی، عید گرفتن چنین روزى، را چون عید کافران شمرده مى‌شود، در حالى که قرآن، این عید را نتیجه دعا و درخواست حضرت مسیح از خداوند بزرگ می‌داند و مى‌فرماید: «قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَیْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاء تَکُونُ لَنَا عِیداً لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَةً مِّنکَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ. عیسى فرزند مریم گفت: بارالها پروردگارا از آسمان خوانى براى ما فرود آورد تا عیدى براى اول و آخر ما باشد و نشانه‌اى از جانب تو، و ما را روزى ده که تو بهترین روزى دهندگانى.» (سوره مائده، آیه 114)
    البته مسیحیان، هرچند از نظر قرآن، امت کافر هستند، ولى این سبب نمی‌شود همه اعمال آنان را حتى عیدى را که حضرت عیسى‌بن مریم براى آنان تا روز قیامت به رسمیت شناخته است، انکار کنیم.
    3. او، عید غدیر را در ردیف عیدهاى کافران شمرده و عملا‌ً یک چهارم مسلمانان را که شیعیان باشند، کافر خوانده است. با این کار، عهد و پیمان خود را شکسته است. فرض کنید عید غدیر، عید اسلا‌مى نبوده و بدعتى بیش نباشد، ولى آیا با یک بدعت گروهى از دایره اسلا‌م خارج شده و از امت‌هاى کافر به شمار می‌آیند؟!

    اصولا‌ ارزان‌ترین و رایج‌ترین کلمه در میان وهابیان، اتهام شرک و کفر و بدعت و خروج از دین است. تو گویى ملا‌ک شرک و توحید و کفر و ایمان در دست آنان است که خود را موحّد و مؤمن و دیگران را مشرک و کافر بخوانند.
    ادامه مطلب...

    حق‌شناس ::: شنبه 86/9/10::: ساعت 8:6 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    <   <<   6   7   8   9   10      >
    لیست کل یادداشتهاى وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 27
    بازدید دیروز: 13
    کل بازدید :358318

    >>اوقات شرعی <<

    >> معرفى <<
    گفتمان مذهبی
    مدیر وبلاگ : حق‌شناس[100]
    نویسندگان وبلاگ :
    حبیب[8]


    >> پیوندهای روزانه <<

    >> لوگوى وبلاگ <<
    گفتمان مذهبی

    >> یادداشتهاى قبلى <<

    >> سایتهاى مفید <<

    >> لینک دوستان <<

    >>اشتراک در خبرنامه<<